دل طوفانی
دوشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۲، ۰۵:۰۰ ب.ظ
امشب این شهر دلم مثل هوا طوفانیست
بر فراز دفترم دیده من بارانیست
امشب این چلچله ها حسرت خواندن دارند
نغمه های خوب و خوش در دلشان زندانیست
امشب آن یار سفر کردهی ما دلگیر است
آنکه از روز ازل چهرهی او پنهانیست
او همان است که ما منتظر نور رخش
آنکه با بودن او این دل ما تنها نیست
او همان است که با آمدنش شب برود
چونکه آن چهره او مثل دلش نورانیست
تا به کی حسرت تو در دل ما خواهد ماند
آنکه بی بودن او زندگیام زیبا نیست
باز هم شد غزلی همدم تنهایی من
شکر ایزد که در آن تخلصی پیدا نیست
فروردین 85