یه دوبیتی به سبک خیام
چهارشنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۲، ۰۳:۴۶ ب.ظ
ما ندانستیم از بهر چه هستیم از برای چه در این دنیا نشستیم
ما جوابی بهر این پرسش نداریم تا ابد، پروندهی آن را ببستیم
این شعر مربوط به زمانی میشه که در حال مطالعه رباعیات خیام بودم. اشعار خیام، یکی از زیباترین و جالبترین نمونههای شعر فارسی هست. هر چند بعضی معتقدند خیام شاعر و خیام ریاضیدان دو فرد متمایز بودهاند ولی به نظر میرسد خیام در عین حالیکه ریاضیدانی فوقالعاده بوده، شاعری خوش ذوق هم بوده است. خیام معمولا در شعرهاش به پوچی دنیا و زودگذری اون اشاره میکنه. خیام در شعرهاش، خواننده رو به نوشیدن می و غنیمت دانستن حال و خوش گذرانی توصیه میکنه. شاید به همین خاطر هست که خیام معروفترین شاعر ایرانی در خارج از ایران به شمار میاد. البته در اشعاری که به خیام نسبت داده میشه اختلاف نظر فراوان هست و این امکان وجود داره که شعرهایی به دروغ به خیام نسبت داده شده باشه. شعر خیام خواننده رو به فکر وا میداره و باعث میشه در ذهن خواننده سوالاتی به وجود بیاد که قبلا وجود نداشتند. بعضی خیام رو کافر و بی دین دونستند و خوندن شعرهاش رو جایز ندونستند، ولی به نظر من سوالاتی که خیام در شعرهاش به ذهن خوانندهش القا میکنه میتونه باعث تفکری بشه که از صد سال عبادت برتر هست.
در شعر بالا سخن از فلسفهی آفرینش هست. در این شعر هرگز منظور این نیست آفرینش پوچ و بیدلیل هست. بلکه خواستم خواننده به این موضوع فکر کنه و از خودش بپرسه که واقعا برای چی به این دنیای خاکی پا گذاشته.
البته این شعر نه رباعی هست و نه دوبیتی. منظورم از واژهی دوبیتی که در عنوان این شعر نوشتم تنها اشاره به داشتن دو بیت هست و نه دوبیتی به معنای دقیق خودش.