غزل تنهایی

اشعار شاعری بی تخلص

غزل تنهایی

اشعار شاعری بی تخلص

مشخصات بلاگ

من سیامک هستم. خودم رو شاعر نمیدونم. ولی هر از گاهی چیزهایی مینویسم و دوست دارم نظر شاعران و شعردوستان رو در مورد نوشته‌هام بدونم. خوشحال میشم منو از نظرات مفیدتون آگاه کنید.

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تخلصص» ثبت شده است


بی تو من کربوبلایم

با تو من رود فراتم

بی تو من یک شب تاریک

با تو اما آفتابم

بی تو من سردتر از دی

با تو اول بهارم

بی تو من سیاه و بی رنگ 

با تو من رنگین کمانم

بی تو من هیچ کسی نیستم

با تو میشم شاه عالم

بی تو من دلم گرفته

اینه آخرین کلامم

من همون شاعر خسته

که تخلصی ندارم

شهریور 84

در درون قلب من شهری پر از عشق و صفا

مردمانش خوب ساده از همه بدها جدا

کوچه های شهر قلبم تنگ و باریک و گلی 

اما در آن کوچه‌ها پیچیده است بوی خدا

خانه های شهر دل، از جنس مهر وآفتاب

از همین رو هم بود مستحکم و رو از بلا

در میان خانه‌ها کاخی بزرگ و باشکوه

سیم و زر نیست در آن اما پر ار عشق و وفا

در درون کاخ دل سکنا ندارد هیچ کس

از همین رو هم بود آرام و ساکت بی صدا

شهر ما منتظر آن شاه بی نام و نشان

گر بیاید شاه دل آنروز همان نوروز ما

در بیان درد تنهایی بگفتم چند بیت

تو بیا ای شاه دل تا دل نگشته کربلا